تحلیل رفتار متقابل TA حالت شخصیتی “والد” قسمت دوم

در مطالب قبل آموختیم که در تئوری تحلیل رفتار متقابل TA شخصیت ما از حالات شخصیتی مختلفی تشکیل یافته که عبارت بودند از “والد” ، “بالغ” و “کودک” و آنرا به صورت نماد زیر می توان مشاهده کرد :

این حالات شخصیتی یا حالات نفسانی(ego state )یک نظام به هم پیوسته ای از افکار ، احساسات و رفتارهای ما محسوب می شوند که گویی یک غلافی دور آنها کشیده شده و یکپارچه محسوب می شوند .مرزهای هرکدام به روی یکدیگر کاملا مماس بوده و تداخلی با هم ندارند .تمامی اتفاقات مربوط به افکار ، احساسات و رفتارهای ما می توانند در کسری از ثانیه اتفاق افتند و تمرکز ما در این بخش به ادامه حالت شخصیتی “والد ” قرار دارد.

گفتیم “والد” مجموعه ای عظیم از اطلاعات است که از سوی والدین ما یعنی پدر و مادر و جانشینان روانی آنها یعنی پدربزرگ ، مادربزرگ ، و تمامی کسانی که در زندگی ما می توانستند اثر گذار باشند شکل گرفته است . اینکه حالت شخصیتی “والد” ما چگونه شکل می گیرد به حضور والدین ما بر می گردد .آنجائیکه پدر و مادر و جانشینان آنها به جنبه “والد ” بچه وارد می شوند و به صورت ضبط از آنچه که بچه دیده و شنیده باقی می مانند .

بعبارت دیگر این ضبط شده ها ، ضبط هایی از رویدادهای خارجی که بدون سئوال و حتی با زور بین تولد تا پنج سالگی بوده در مغز بچه تولید می شود و بسته به محیط و نوع ارتباط خانواده با او شکل می گیرد .به عبارت دیگر “والد” مفهوم آموخته شده زندگی است .آنچه ما از محیط مان و از ارتباطی که والدین و مابقی مهمترین کسانیکه اطراف ما بوده اند دریافت کرده ایم و در مغزمان در بخش “والد” بایگانی نموده ایم.

شکل زیر این مفاهیم را بهتر نشان می دهد :

پدر و مادر و مابقی مهمترین افراد زندگی به منظور تربیت و رشد کودک تلاش می کنند ، با همه آنچه که در طول زندگی به عنوان کارهای درست ، خوب و منطقی در ذهن خود کسب نموده اند، فرزندشان را به بهترین نقطه کمال هدایت کنند. اینکه بچه چگونه حرف بزند، چگونه غذا بخورد ، چگونه با دیگران ارتباط داشته باشد و بسیاری از موارد دیگر در زندگی کودک به این برمی گردد که چقدر و چگونه این موضوع در ذهن والدین او اهمیت داشته و بنا براین در رفتارهای کودک مداخله داشته و آنرا هدایت نموده اند.

برای بعضی والدین خیلی مهم است فرزندشان در مقابل دیدگان دیگران، آنها را با حرف زدنش سرافراز کنند بخاطر همین دائم پیام ها و سیگنال هایی در هنگام صحبت کردن بچه به سمت او ارسال می کنند که کاملا مطابق استانداردهایی که آنها تعریف نموده اند رفتار نماید .شکل فوق دقیقا نشان می دهد والدین بر کودک خود نظارت دارند ، به او پیام ها ، دستورات ، مقررات و باید ها و نباید های مورد نظرشان را منتقل می کنند و کودک آنرا در بخش “والد ” خود نگهداری می کند .

هرچقدر پیام های والدین بیشتر باشد و کودک مطابق آن عمل کنند ، انطباق نتیجه بخشی والدین در کودک بیشتر بوده و رضایت بیشتری برای والدین به همراه دارد اما ممکن است کودک در آینده از این سخت گیری ها و چارچوب هایی که در کودکی برایش قائل شده بودند گلایه مند باشد و گاها برضد آنها عمل نماید.

کودکی که پیام های کمتری دریافت کرده باشد در اجتماع ممکن است ، انتظارات جامعه را جامه عمل نپوشاند.مثلا اگر در جمعی که هستیم هرکسی با صدای بلند داد بزند و خواسته اش را به دیگران منتقل نماید در نظر عموم شایسته نیست اما کسی که این پیام برای او ارسال نشده باشد و در طول زندگی رفتارهایش پایش نشده باشد به راحتی خود را محق می داند که رفتارش صحیح است .

رفتارهای آپارتمان نشینی بسیار به پیام های دریافتی انسان ها در بخش “والد” آنها بر می گردد. مثلا در راهرو صحبت نکنیم .یا اگر صحبت می کنیم خیلی آرام و با صدای کوتاه صحبت کنیم . در راهرو ورودی آپارتمان سیگار می توان کشید یا نه ؟هستند کسانی که به راحتی به خود حق می دهند که در راهرو با سیگار وارد  شوند و حتی در آسانسور به سیگار کشیدن خود ادامه دهند.

فقدان پیام های “والدی” در انسان ها می تواند بسیار خطرناک و مخرب برای جامعه انسانی باشد.کسی که به راحتی حق انسان دیگر را زیر پا میگذارد ، کسی که به راحتی به انسان دیگر ضربه وارد می کند و او را می کشد .کسی که رعایت سایرین را نمی کند .دیگران ، جمع و قانون احترام متقابل برایش اهمیت ندارد و بسیاری از موارد دیگر…

با توضیحات فوق در می یابیم که حالت شخصیتی “والد” در بخش های شخصیت ما اگرچه ممکن است در جایی بنظر بازدارنده محسوب گردد اما بودنش حقیقتا کمک حال زندگی انسانی است . شاهین سلطانی مدرس تحلیل رفتار متقابل TA

 

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *